فهرست اصلی طبقهبندی در DSM-5
فهرست اصلی طبقهبندی در DSM-5 را مشاهده میکنید. برای هر طبقه، ده نکتهٔ توضیحی (بهصورت خطوط مجزا) آورده شده و در پایان، زیرشاخههای مهم یا نمونههای شاخص در آن طبقه معرفی میشوند. توجه داشته باشید که این خلاصهها جنبهٔ آموزشی دارند و برای تشخیص قطعی حتماً باید به متخصص مراجعه کرد.
1. اختلالات عصبی-رشدی (Neurodevelopmental Disorders)
- این اختلالات معمولاً در دوران کودکی شروع میشوند و بر رشد مغزی و عملکردهای شناختی-رفتاری اثر میگذارند.
- ریشهٔ مشکلات میتواند ژنتیکی، محیطی یا ترکیبی از هر دو باشد.
- ممکن است در تکلم، زبان، یادگیری، تعاملات اجتماعی یا مهارتهای حرکتی اختلال ایجاد شود.
- اغلب اولین علائم در سنین پایین (پیشدبستانی یا اوایل دبستان) قابل شناسایی هستند.
- تشخیص زودهنگام و مداخلههای زودرس میتواند تأثیر چشمگیری بر بهبود سیر اختلال داشته باشد.
- معلمان، والدین و متخصصان بهداشت روان در کشف و ارجاع سریع کودک برای ارزیابی نقشی اساسی دارند.
- گاهی این اختلالات با اختلالات رفتاری یا اضطرابی همزمان بروز میکنند.
- درمانهای رایج شامل رفتاردرمانی، گفتاردرمانی، کاردرمانی و در صورت نیاز، دارودرمانی است.
- ارتباط والدین با مشاوران و روانشناسان تخصصی برای بهبود مهارتهای فرزند و کاهش تنش در خانواده بسیار مهم است.
- هدف اصلی در مداخلات، ارتقای عملکرد تحصیلی، اجتماعی و تکاملی کودکان است.
زیرشاخههای مهم
- اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD)
- اختلال طیف اوتیسم (Autism Spectrum Disorder)
- ناتوانی عقلانی (Intellectual Disability)
- اختلالات خاص یادگیری (Specific Learning Disorders)
- اختلالات ارتباطی (Communication Disorders)
2. اختلالات طیف اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روانپریشی (Schizophrenia Spectrum and Other Psychotic Disorders)
- این گروه شامل اختلالاتی است که با نشانههای روانپریشی مانند هذیان، توهم، گفتار و رفتار آشفته یا سازماننایافته همراهاند.
- اسکیزوفرنی شناختهشدهترین اختلال در این طیف است و معمولاً در اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی بروز میکند.
- عوامل ژنتیکی و محیطی هر دو در بروز این اختلالات نقش دارند.
- دورهٔ حاد بیماری ممکن است با توهمات شنوایی یا دیداری و هذیانهای گوناگون همراه باشد.
- گاهی نشانههای منفی مانند بیارادگی، کاهش بیان هیجانی و کنارهگیری اجتماعی به چشم میخورد.
- دارودرمانی (بهویژه داروهای ضدروانپریشی) اصلیترین روش کنترل علائم حاد است.
- رواندرمانیهای حمایتی و توانبخشی اجتماعی در کنار دارو، به بهبود کیفیت زندگی بیمار کمک میکنند.
- سطح عملکرد شغلی و تحصیلی در بسیاری موارد افت میکند و حمایت خانواده بسیار حائز اهمیت است.
- برخی اختلالات این طیف میتوانند مدت کوتاهی داشته باشند (مثل روانپریشی کوتاهمدت) یا مزمن شوند.
- حمایت جامعه و ایجاد امکانات رفاهی برای افراد مبتلا، یکی از راههای کمک به بازگشت آنها به زندگی عادی است.
زیرشاخههای مهم
- اسکیزوفرنی (Schizophrenia)
- اختلال اسکیزوافکتیو (Schizoaffective Disorder)
- اختلال روانپریشی کوتاهمدت (Brief Psychotic Disorder)
- اختلال هذیانی (Delusional Disorder)
- اسکیزوفرنیفرم (Schizophreniform Disorder)
3. اختلالات دوقطبی و مرتبط (Bipolar and Related Disorders)
- ویژگی اصلی این اختلالات، نوسانات خلقی بین دورههای شیدایی (مانیا) یا نیمهشیدایی (هیپومانیا) و دورههای افسردگی است.
- در فاز شیدایی، فرد پرانرژی، خوشبین و پراشتیاق میشود ولی ممکن است رفتارهای پرخطر انجام دهد.
- در فاز افسردگی، فرد احساس ناامیدی، بیانرژی بودن و کاهش علاقه به فعالیتهای روزمره دارد.
- چرخههای خلقی ممکن است کوتاه (چند روز یا هفته) یا طولانی (چند ماه) باشند.
- اختلال دوقطبی نوع I با دورههای شیدایی کامل مشخص میشود؛ درحالیکه نوع II با دورههای هیپومانیا و افسردگی شدید همراه است.
- ادواریخویی (Cyclothymia) شکل خفیفتر نوسانات خلقی اما طولانیمدت است.
- داروهای تثبیتکنندهٔ خلق (لیتیوم، برخی داروهای ضدتشنج و …) در کنترل نشانهها بسیار مؤثرند.
- رواندرمانی حمایتی و مشاوره روانی-آموزشی میتواند به مدیریت بهتر علائم و پیشگیری از عود کمک کند.
- استرسهای محیطی و عدم رعایت نظم در خواب و فعالیت، ممکن است بحرانهای خلقی را تشدید کنند.
- آگاهی و آموزش خانواده در کنار مراقبت منظم پزشکی و روانشناختی، برای کنترل این اختلال ضروری است.
زیرشاخههای مهم
- اختلال دوقطبی نوع I (Bipolar I)
- اختلال دوقطبی نوع II (Bipolar II)
- اختلال ادواریخویی (Cyclothymic Disorder)
4. اختلالات افسردگی (Depressive Disorders)
- این گروه از اختلالات با احساس اندوه پایدار، از دست دادن علاقه به فعالیتها و علائم دیگر مثل تغییر اشتها یا خواب شناخته میشوند.
- افسردگی اساسی (Major Depression) میتواند عملکرد روزانه را بهشدت مختل کند.
- اختلال افسردهخویی (Persistent Depressive Disorder یا دیستایمیا) شکل مزمن افسردگی با شدت کمتر اما طولانیمدت است.
- عوامل ژنتیکی، زیستی (عدم تعادل نوروشیمیایی) و محیطی (استرس، تروما) در بروز افسردگی دخیلاند.
- خستگی، احساس گناه، افکار مرگ یا خودکشی از دیگر نشانههای شایع افسردگی هستند.
- رواندرمانیهای شناختی-رفتاری (CBT) و بینفردی (IPT) از رویکردهای رایج درمانیاند.
- داروهای ضدافسردگی (SSRIs، SNRIs و …) برای تعدیل سطح سروتونین، نوراپینفرین و دوپامین تجویز میشوند.
- برخی افراد فقط یک دوره افسردگی را تجربه میکنند ولی در بسیاری موارد، افسردگی مزمن یا عودکننده است.
- فعالیت بدنی، حمایت اجتماعی و مهارتهای مدیریت استرس نقش مهمی در بهبود دارد.
- تشخیص و درمان بهموقع میتواند از عوارض ثانویه مثل افکار خودکشی جلوگیری کند.
زیرشاخههای مهم
- اختلال افسردگی اساسی (Major Depressive Disorder)
- اختلال افسردهخویی (Persistent Depressive Disorder یا دیستایمیا)
- اختلال نافرمانی پیش از قاعدگی (Premenstrual Dysphoric Disorder)
5. اختلالات اضطرابی (Anxiety Disorders)
- اضطراب مزمن و مفرط، ترس یا نگرانی بیشازحد از ویژگیهای اصلی این طبقه است.
- ترس معمولا پاسخی است به تهدید مشخص و فوری، اما اضطراب، انتظار تهدیدی آیندهنگرانه است.
- اختلال پانیک (Panic Disorder) با حملات وحشت شدید و ناگهانی که علائم جسمی قوی دارند، شناخته میشود.
- در هراس اجتماعی (Social Anxiety Disorder)، فرد از موقعیتهای جمعی و قضاوت دیگران میترسد.
- فوبیای خاص (Specific Phobia) ترس شدید از یک شیء یا موقعیت خاص (مثلاً ارتفاع، حیوان یا آمپول) است.
- آگورافوبیا ترس از مکانهایی است که فرار از آنها یا دریافت کمک دشوار بهنظر میرسد (مانند فضاهای باز یا شلوغ).
- اختلال اضطراب فراگیر (GAD) با نگرانی مزمن و بیمورد در حوزههای مختلف زندگی همراه است.
- روشهای رفتاردرمانی شناختی، مواجههدرمانی و آرامسازی تدریجی در درمان اختلالات اضطرابی موثرند.
- داروهای ضداضطراب (بنزودیازپینها) و بهویژه برخی ضدافسردگیها برای کنترل علائم استفاده میشوند.
- تمرینات تنفسی، ورزش و تکنیکهای ذهنآگاهی میتوانند در کاهش علائم اضطرابی مؤثر باشند.
زیرشاخههای مهم
- اختلال هراس خاص (Specific Phobia)
- اختلال هراس اجتماعی (Social Anxiety Disorder)
- اختلال پانیک (Panic Disorder)
- آگورافوبیا (Agoraphobia)
- اختلال اضطراب فراگیر (GAD)
6. اختلالات وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط (Obsessive-Compulsive and Related Disorders)
- این اختلالات با وسواسهای فکری و/یا رفتارهای اجباری برای کاهش اضطراب مشخص میشوند.
- وسواسهای فکری، افکار، تمایلات یا تصاویر ذهنی مداوم و ناخواستهاند که موجب ناراحتی میشوند.
- رفتار اجباری، عمل تکراری یا تشریفاتی است که فرد احساس میکند باید برای دفع افکار اضطرابزا انجام دهد.
- اختلال وسواسی-جبری (OCD) میتواند از حوزههای مختلفی مثل شستشو، وارسی، نظم و ترتیب یا افکار مزاحم تشکیل شود.
- اختلال ذخیرهسازی (Hoarding Disorder) یکی دیگر از زیرشاخههاست که فرد در دور ریختن وسایل بیارزش مشکل دارد.
- اختلال موکنی (Trichotillomania) و پوستکنیدن (Excoriation) نیز در این طبقه قرار میگیرند.
- شخصیت وسواسی-جبری با OCD متفاوت است؛ شخصیت یک ویژگی پایدار است، اما OCD یک اختلال اضطرابی است.
- رفتاردرمانی شناختی، بهویژه تکنیک مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP)، بسیار کارآمد است.
- داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) در کنترل علائم سودمندند.
- درمان بهموقع از گسترش رفتارهای اجباری و تشدید اختلال جلوگیری میکند.
زیرشاخههای مهم
- اختلال وسواسی-جبری (OCD)
- اختلال ذخیرهسازی (Hoarding Disorder)
- اختلال موکنی (Trichotillomania)
- اختلال پوستکندن (Excoriation)
7. اختلالات مرتبط با تروما و استرس (Trauma- and Stressor-Related Disorders)
- این اختلالات پس از رویدادهای استرسزا یا آسیبزا مانند جنگ، تجاوز، بلای طبیعی یا تصادف رخ میدهند.
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) با مرور مکرر خاطرات تلخ، کابوس، اجتناب از محرکهای یادآور و برانگیختگی بیش از حد شناخته میشود.
- اختلال استرس حاد (Acute Stress Disorder) مشابه PTSD است اما در فاصلهٔ زمانی کوتاهتری بروز میکند.
- اختلال تطابق (Adjustment Disorder) زمانی تشخیص داده میشود که فرد نتواند با یک تغییر یا رویداد استرسزا (مثل طلاق، بیکاری) سازگار شود.
- نشانههای شدید اضطرابی یا افسردگی، احساس گناه یا شرم از علائم شایع اختلالات پس از تروما هستند.
- کودکان ممکن است از طریق بازیهای تکراری، نقاشی و کابوس نشانههای PTSD را نشان دهند.
- درمانهای موثر شامل درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر تروما (TF-CBT)، حساسیتزدایی با حرکات چشم (EMDR) و روشهای حمایتی است.
- حمایت خانواده و دوستان و کاهش عوامل استرسزای محیطی نقش بسیار مهمی در روند بهبودی دارد.
- ترکیبات دارویی گاه برای کنترل بیخوابی، اضطراب شدید یا افسردگی در این بیماران استفاده میشود.
- پردازش صحیح خاطرات تلخ و آموزش مهارتهای مقابلهای از عود یا مزمنشدن علائم جلوگیری میکند.
زیرشاخههای مهم
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- اختلال استرس حاد (Acute Stress Disorder)
- اختلال تطابق (Adjustment Disorders)
- اختلال دلبستگی واکنشی (Reactive Attachment Disorder)
8. اختلالات گسستگی (Dissociative Disorders)
- این اختلالات با گسست در هشیاری، هویت، حافظه یا ادراک از خود همراهاند.
- اغلب در واکنش به تروماهای شدید یا طولانیمدت، این مکانیسم بهعنوان روشی برای کنار آمدن با استرس فعال میشود.
- اختلال هویت گسسته (Dissociative Identity Disorder) با شکلگیری دو یا چند هویت متمایز در یک فرد همراه است.
- فراموشی گسستگی (Dissociative Amnesia) ناتوانی در یادآوری اطلاعات شخصی مهم است، که معمولاً ماهیت آسیبزایی دارد.
- در اختلال مسخ شخصیت/مسخ واقعیت (Depersonalization/Derealization)، فرد احساس میکند از بدن یا محیط خود جدا شده است.
- این نشانهها میتوانند گذرا یا مداوم باشند و اغلب با سایر اختلالات مرتبط (مثل PTSD) همزمان رخ دهند.
- رواندرمانی مبتنی بر تروما و تکنیکهای ادغام هویت برای اختلال هویت گسسته کاربرد دارد.
- کاهش سطح استرس و ایجاد احساس امنیت در بیمار برای مقابله با نشانههای گسستگی ضروری است.
- گاه استفاده از دارو برای کنترل اضطراب یا افسردگی همراه لازم میشود؛ هرچند داروی مستقیم برای حذف گسستگی وجود ندارد.
- هدف نهایی درمان، انسجام و یکپارچگی هویت و کاهش فرکانس اپیزودهای گسستگی است.
زیرشاخههای مهم
- اختلال هویت گسسته (Dissociative Identity Disorder)
- فراموشی گسستگی (Dissociative Amnesia)
- مسخ شخصیت/مسخ واقعیت (Depersonalization/Derealization Disorder)
9. اختلالات علائم جسمانی و اختلالات مرتبط (Somatic Symptom and Related Disorders)
- این اختلالات شامل وجود علائم جسمانی ناراحتکنندهای است که افکار، احساسات و رفتارهای فرد را به شدت درگیر میکند.
- میزان رنج روانی ناشی از علائم جسمانی معمولاً بیش از آن چیزی است که معاینات پزشکی نشان میدهند.
- اختلال علائم جسمانی (Somatic Symptom Disorder) بر افکار و نگرانیهای مفرط دربارهٔ علائم فیزیکی تمرکز دارد.
- اختلال اضطراب بیماری (Illness Anxiety Disorder) زمانی است که فرد بهشدت از بیمارشدن میترسد، حتی در صورت نبود شواهد پزشکی قانعکننده.
- اختلال تبدیلی (Conversion Disorder) با اختلال در عملکرد حسی-حرکتی (مانند فلجی، نابینایی موقت) بدون علت جسمی قابل تشخیص همراه است.
- توجه زیاد به علائم جسمانی گاه موجب دوری از فعالیتهای اجتماعی و شغلی میشود.
- درمانهای شناختی-رفتاری به افراد کمک میکند تا نگرش خود را نسبت به علائم تغییر دهند.
- آموزش راهکارهای مقابله با استرس و اصلاح افکار فاجعهآمیز در کاهش علائم مؤثر است.
- معاینات پزشکی کامل برای رد علل جسمانی واقعی بسیار مهم است، اما تمرکز درمان باید بر ابعاد روانی باشد.
- ارتباط مناسب میان رواندرمانگر و پزشک متخصص میتواند از سرگردانی بیمار بین مراکز درمانی مختلف جلوگیری کند.
زیرشاخههای مهم
- اختلال علائم جسمانی (Somatic Symptom Disorder)
- اختلال اضطراب بیماری (Illness Anxiety Disorder)
- اختلال تبدیلی (Conversion Disorder)
10. اختلالات تغذیه و خوردن (Feeding and Eating Disorders)
- این دسته شامل الگوهای ناسالم خوردن و افکار و رفتارهای مخرب مرتبط با غذا و تصویر بدنی است.
- بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa) با ترس شدید از افزایش وزن و محدودیت شدید کالری همراه است.
- در پراشتهایی عصبی (Bulimia Nervosa) دورههای پرخوری و رفتارهای جبرانی (مثل استفراغ عمدی یا استفاده از ملین) وجود دارد.
- اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder) شامل دورههای پرخوری بدون رفتارهای جبرانی است.
- پیامدهای جسمی این اختلالات شامل سوءتغذیه، مشکلات قلبی، فشارخون پایین، پوکی استخوان و آسیب به سیستم گوارشی است.
- تصویر بدنی تحریفشده و نگرانی مفرط از وزن و ظاهر، هستهٔ روانشناختی این اختلالات را تشکیل میدهد.
- عوامل فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی نیز نقش مهمی در شکلگیری و تداوم اختلالات خوردن دارند.
- درمان اغلب بهصورت چندرشتهای (رواندرمانی، تغذیهدرمانی، نظارت پزشکی) ارائه میشود.
- رواندرمانیهای فردی، گروهی و خانوادگی به اصلاح الگوهای فکری و رفتاری بیمار کمک میکنند.
- در موارد شدید بیاشتهایی عصبی، ممکن است بستری و درمان اضطراری برای حفظ جان بیمار ضروری باشد.
زیرشاخههای مهم
- بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa)
- پراشتهایی عصبی (Bulimia Nervosa)
- اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder)
- Pica و نشخوار (Rumination Disorder)
11. اختلالات دفعی (Elimination Disorders)
- شامل مشکلات مداوم در کنترل دفع ادرار یا مدفوع، فراتر از سنی که انتظار میرود کودک توانایی کنترل داشته باشد.
- بیاختیاری ادراری (Enuresis) میتواند هنگام شب (شبادراری) یا روز رخ دهد.
- بیاختیاری مدفوعی (Encopresis) به دفع مداوم مدفوع در مکانهای نامناسب اشاره دارد.
- این اختلالات ممکن است به دلایل پزشکی، روانی یا محیطی رخ دهند.
- استرس، تغییرات خانوادگی، تولد فرزند جدید در خانواده و آموزش نامناسب توالت ممکن است علائم را تشدید کنند.
- پزشک باید ابتدا علل جسمی (عفونت ادراری یا مشکلات گوارشی) را رد کند.
- مداخلات رفتاری، تنظیم برنامه توالت رفتن، پاداشدهی و کاهش اضطراب به بهبود وضعیت کمک میکنند.
- در برخی موارد، مشاوره خانوادگی و والدین برای مدیریت رفتار کودک ضروری است.
- ایجاد محیط آرام در منزل و استفاده از تمرینات آرامسازی میتواند اضطراب مرتبط را کاهش دهد.
- حمایت عاطفی و درک صحیح مشکل کودک از سوی خانواده مانع از احساس شرم و تحقیر میشود و روند درمان را تسهیل میکند.
زیرشاخههای مهم
- بیاختیاری ادراری (Enuresis)
- بیاختیاری مدفوعی (Encopresis)
12. اختلالات خواب-بیداری (Sleep-Wake Disorders)
- مشکلات مزمن در شروع و حفظ خواب یا اختلال در چرخه خواب-بیداری از ویژگیهای اصلی این طبقه است.
- بیخوابی (Insomnia) یکی از رایجترین اختلالات خواب بوده و به دشواری در به خواب رفتن یا تداوم خواب اشاره دارد.
- پرخوابی (Hypersomnolence) با خوابآلودگی بیشازحد در طول روز مشخص میشود.
- نارکولپسی (Narcolepsy) حملات ناگهانی خواب و گاه فلج خواب (Sleep Paralysis) را دربرمیگیرد.
- اختلالات تنفسی مرتبط با خواب شامل وقفه تنفسی در خواب (Sleep Apnea) و سندرم کمتهویه خواب است.
- اختلالات ریتم شبانهروزی خواب (مانند سندرم جتلگ یا شیفتکاری) در افرادی دیده میشود که الگوی خوابشان با ساعت طبیعی بدن ناسازگار است.
- پاراسومنیاها (مانند راه رفتن در خواب، کابوسهای شبانه) نیز در این طبقه قرار میگیرند.
- مدیریت بهداشت خواب، مداخلات شناختی-رفتاری و تنظیم ساعت خواب میتواند به درمان کمک کند.
- در برخی موارد، از داروهای خوابآور یا دستگاههای تنفسی (CPAP) برای رفع اختلالات تنفسی در خواب استفاده میشود.
- سبک زندگی سالم، کاهش مصرف کافئین و مدیریت استرس از راهکارهای مؤثر در پیشگیری و مدیریت مشکلات خواب است.
زیرشاخههای مهم
- بیخوابی (Insomnia Disorder)
- پرخوابی (Hypersomnolence Disorder)
- نارکولپسی (Narcolepsy)
- وقفه تنفسی در خواب (Sleep Apnea)
- اختلالات ریتم شبانهروزی خواب
13. ناکارآمدیهای جنسی (Sexual Dysfunctions)
- این اختلالات شامل مشکلات مداوم در مرحلهای از چرخهٔ پاسخ جنسی (میل، برانگیختگی، ارگاسم یا Resolution) هستند.
- از کاهش میل جنسی تا درد هنگام مقاربت و ناتوانی در رسیدن به ارگاسم را دربرمیگیرند.
- عوامل روانی (مانند اضطراب عملکرد، افسردگی) و عوامل فیزیولوژیک (مشکلات هورمونی، بیماریها) میتوانند در بروز این اختلالات نقش داشته باشند.
- نارضایتی جنسی میتواند بر روابط زناشویی و سلامت روان فرد تأثیر قابل توجهی داشته باشد.
- سکسدرمانی، زوجدرمانی و درمان شناختی-رفتاری از رویکردهای اصلی برای حل این مشکلاتاند.
- گاهی تجویز داروهای هورمونی یا ویاگرا / سیلدنافیل برای بهبود عملکرد جنسی لازم میشود.
- آموزش درست در زمینهٔ مسائل جنسی و کاهش باورهای غلط از اهمیت ویژهای برخوردار است.
- ارزیابی دقیق پزشکی برای رد علتهای جسمانی (مشکلات قلبی، دیابت، اختلالات تیروئید) ضروری است.
- اختلالات جنسی ممکن است اولیه (از ابتدای فعالیت جنسی وجود داشته) یا ثانویه (پس از دورهای عملکرد طبیعی ایجاد شده) باشند.
- مداخلات درمانی در اکثر موارد کمککننده است، مشروط بر اینکه فرد و شریک جنسی در فرایند درمان مشارکت کنند.
زیرشاخههای مهم
- اختلال میل جنسی کمفعال در مردان و زنان
- اختلال نعوظ در مردان (Erectile Disorder)
- اختلال ارگاسم در زنان و مردان
- اختلال درد/دخول تناسلی (Genito-Pelvic Pain/Penetration Disorder)
14. ناسازگاری جنسیتی (Gender Dysphoria)
- در DSM-5 بهجای «اختلال هویت جنسی» از اصطلاح «ناسازگاری جنسیتی» استفاده میشود.
- فرد احساس نارضایتی یا ناراحتی شدید از جنسیت تعیینشدهٔ خود دارد و ممکن است تمایل به زندگی در نقش جنسیتی متفاوت داشته باشد.
- این حالت به گونهای است که عملکرد شغلی، اجتماعی یا سایر جنبههای زندگی را مختل میکند.
- ابتلا به ناسازگاری جنسیتی الزاماً به معنی وجود سایر اختلالات روانی نیست، اما میتواند همبستهٔ اضطراب، افسردگی یا مشکلات روابطی باشد.
- ممکن است فرد برای تغییر ظاهر بدنی خود تحت هورموندرمانی یا عمل جراحی تغییر جنسیت قرار گیرد.
- ارزیابی روانشناختی جامع پیش از اقدامات پزشکی ضروری است تا اطمینان حاصل شود تصمیم فرد پایدار و آگاهانه است.
- حمایت اجتماعی و خانوادگی نقش مهمی در سلامت روان افراد دارای ناسازگاری جنسیتی دارد.
- اصطلاح «ترنسجندر» (Transgender) به افرادی اطلاق میشود که هویت جنسیتی متفاوت از جنس بیولوژیک خود دارند.
- دریافت رواندرمانی حمایتی و مشاوره هورمونی، بسته به نیاز و تمایل فرد، در بهبود کیفیت زندگی مؤثر است.
- رویکرد تخصصی در برخورد با کودکان و نوجوانانی که نشانههای ناسازگاری جنسیتی نشان میدهند بسیار حائز اهمیت است.
زیرشاخههای مهم
- ناسازگاری جنسیتی در کودکان
- ناسازگاری جنسیتی در نوجوانان و بزرگسالان
15. اختلالات مخرب، کنترل تکانه و سلوک (Disruptive, Impulse-Control, and Conduct Disorders)
- ویژگی اصلی این طبقه، مشکلات در کنترل هیجانات و رفتارهایی است که به حقوق دیگران یا هنجارهای اجتماعی آسیب میزنند.
- اختلال نافرمانی مقابلهای (Oppositional Defiant Disorder) با الگوی خشم و رفتارهای مقابلهجویانه در برابر افراد صاحباقتدار مشخص میشود.
- اختلال سلوک (Conduct Disorder) رفتارهای نقض حقوق دیگران مانند دزدی، پرخاشگری فیزیکی و تخریب اموال را دربرمیگیرد.
- اختلال انفجاری متناوب (Intermittent Explosive Disorder) با طغیانهای خشم و پرخاشگری ناگهانی نامتناسب با محرک همراه است.
- عوامل ژنتیکی، محیطی و خانوادگی (مثل سبک فرزندپروری، الگوهای خشونت) در این اختلالات نقش دارند.
- درمانهای شناختی-رفتاری به کودک یا نوجوان کمک میکنند تا خشم خود را مدیریت کرده و مهارتهای حل مسئله را بیاموزد.
- مداخلات خانوادهمحور و آموزش مهارتهای فرزندپروری نیز در کاهش تعارض مؤثر است.
- برنامههای پیشگیری زودهنگام در مدارس و جامعه میتوانند از بروز مشکلات شدیدتر پیشگیری کنند.
- برخی از این اختلالات در صورت عدم مداخلهٔ جدی، در بزرگسالی با اختلال شخصیت ضداجتماعی مرتبط میشوند.
- پیامدهای تحصیلی، اجتماعی و قانونی مهمی برای افراد مبتلا وجود دارد و حمایت جامعه ضروری است.
زیرشاخههای مهم
- اختلال نافرمانی مقابلهای (Oppositional Defiant Disorder)
- اختلال سلوک (Conduct Disorder)
- اختلال انفجاری متناوب (Intermittent Explosive Disorder)
16. اختلالات مرتبط با مواد و اعتیاد آور (Substance-Related and Addictive Disorders)
- سوءمصرف و وابستگی به موادی مانند الکل، مواد افیونی، محرکها (کوکائین، آمفتامین)، حشیش و نیکوتین در این طبقه قرار میگیرند.
- وابستگی جسمی و روانی به مواد میتواند منجر به تحمل (Tolerance) و علائم ترک (Withdrawal) شود.
- اختلال در کنترل مصرف، ادامه مصرف باوجود عواقب منفی و ولع (Craving) از نشانههای رایجاند.
- قماربازی بیمارگون (Gambling Disorder) نیز بهعنوان یک اعتیاد رفتاری در این دسته طبقهبندی شده است.
- عوامل ژنتیکی، استرس و دسترسی آسان به مواد از ریسکفاکتورهای اصلی اعتیاد هستند.
- درمانهای متعددی از جمله رواندرمانیهای فردی و گروهی (مدل ۱۲ قدم)، رفتاردرمانی شناختی و گاه دارودرمانی وجود دارد.
- گروههای همیاری نظیر معتادان گمنام (NA) و الکلیهای گمنام (AA) نقش حمایتی مؤثری دارند.
- در موارد شدید یا در شروع ترک، بستری در مراکز سمزدایی و توانبخشی لازم میشود.
- عود (Relapse) بخشی از فرایند اعتیاد است و آموزش مهارتهای پیشگیری از عود، در درمان اهمیت دارد.
- رویکرد جامع در درمان اعتیاد شامل مداخلات روانی، اجتماعی، خانوادگی و پزشکی است.
زیرشاخههای مهم
- سوءمصرف/وابستگی به الکل (Alcohol Use Disorder)
- سوءمصرف/وابستگی به مواد افیونی (Opioid Use Disorder)
- سوءمصرف/وابستگی به محرکها (Stimulant Use Disorder)
- قماربازی بیمارگون (Gambling Disorder)
17. اختلالات عصبی-شناختی (Neurocognitive Disorders)
- ویژگی اصلی این طبقه کاهش قابل توجه در عملکرد شناختی (حافظه، توجه، عملکرد اجرایی، زبان و…) در مقایسه با سطح قبلی فرد است.
- دلیریوم (Delirium) با شروع حاد و اختلال در سطح هشیاری و شناخت شناخته میشود.
- اختلالات عصبی-شناختی عمده (Major Neurocognitive Disorder) قبلاً تحت عنوان «دمانس» شناخته میشد.
- این اختلال ممکن است ناشی از بیماری آلزایمر، پارکینسون، ضربه مغزی، عروق مغزی یا دلایل دیگر باشد.
- اختلالات عصبی-شناختی خفیف (Mild Neurocognitive Disorder) در مراحل ابتدایی زوال شناختی رخ میدهند و ممکن است بهبود یا پیشرفت کنند.
- علائم ممکن است شامل فراموشی رویدادهای اخیر، سردرگمی، مشکل در حل مسئله و تغییرات شخصیتی باشند.
- ارزیابی عصبی-روانشناختی و معاینات پزشکی برای تشخیص دقیق ضروری است.
- برخی داروها (مثل مهارکنندههای کولیناستراز در آلزایمر) میتوانند روند بیماری را کند کنند اما درمان قطعی وجود ندارد.
- مراقبت جامع شامل مدیریت رفتار، ایمنی بیمار، حمایت خانوادگی و تنظیم محیط زندگی است.
- فعالیتهای تحریک شناختی و مشارکت اجتماعی میتوانند به حفظ تواناییهای مغزی کمک کنند.
زیرشاخههای مهم
- دلیریوم (Delirium)
- اختلال عصبی-شناختی عمده و خفیف (Major/ Mild Neurocognitive Disorder)
- اختلال عصبی-شناختی آلزایمر
- اختلال عصبی-شناختی عروقی
18. اختلالات شخصیت (Personality Disorders)
- این اختلالات الگویی پایدار از ادراک، احساس و رفتار هستند که در روابط بین فردی و عملکرد شغلی اختلال ایجاد میکنند.
- شروع این الگوها معمولاً در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی است و در طول زمان ثابت میمانند.
- DSM-5 اختلالات شخصیت را در سه خوشه (A، B، C) طبقهبندی میکند.
- خوشه A شامل اختلالات عجیب و غریب مثل پارانوئید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپال است.
- خوشه B شامل اختلالات نمایشی، خودشیفته، مرزی و ضداجتماعی است که با هیجانمداری و رفتارهای نمایشی همراهاند.
- خوشه C شامل اختلالات اضطرابی-اجتنابی مثل دوریگزین، وابسته و وسواسی-جبری است.
- افراد مبتلا به اختلال شخصیت اغلب از مشکل خود آگاهی ندارند یا آن را ناشی از محیط میدانند.
- رواندرمانی بلندمدت (مانند روانکاوی یا CBT) به تغییر الگوهای رفتاری-شناختی کمک میکند.
- دارودرمانی ممکن است در کنترل علائمی مثل اضطراب، خشم یا افسردگی ثانویه مفید باشد، اما شخصیت را تغییر نمیدهد.
- حمایت و آموزش خانواده و اطرافیان در مقابله و تعامل سازنده با رفتارهای فرد مبتلا بسیار حائز اهمیت است.
زیرشاخههای مهم
- خوشه A: پارانوئید، اسکیزوئید، اسکیزوتایپال
- خوشه B: مرزی، خودشیفته، نمایشی، ضداجتماعی
- خوشه C: دوریگزین، وابسته، وسواسی-جبری
19. انحرافات جنسی (Paraphilic Disorders)
- این دسته شامل تمایلات یا رفتارهای جنسی غیرمعمولی است که باعث ناراحتی یا اختلال در عملکرد فرد یا آسیب به دیگران میشود.
- همهٔ تخیلات یا رفتارهای جنسی غیرمعمول، «اختلال» محسوب نمیشوند؛ بلکه شرط مهم آسیب، ناراحتی شدید یا عدم رضایت طرف مقابل است.
- یادگارخواهی جنسی (Fetishistic Disorder) با نیاز به اشیا یا بخش خاصی از بدن برای برانگیختگی تعریف میشود.
- یادگارخواهی مبدلپوشی (Transvestic Disorder) زمانی است که مرد دگرجنسگرا برای تحریک جنسی، لباس زنانه میپوشد و این وضعیت باعث ناراحتی بالینی میشود.
- پدوفیلی (Pedophilic Disorder) گرایش جنسی به کودکان پیش از بلوغ است و از نظر قانونی و اخلاقی جرمی جدی بهشمار میرود.
- سادیسم و مازوخیسم جنسی (Sexual Sadism و Sexual Masochism) شامل لذت بردن از آزار یا آزار دیدن در فعالیت جنسی است.
- تمایز بین رفتار توافقی در چارچوب فانتزیهای خاص و اختلال به نیاز اجباری، اجبار یا آسیب رساندن به دیگری مربوط میشود.
- رواندرمانی شناختی-رفتاری، درمان دارویی (مهارکنندههای تستوسترون) و در مواردی اقدامات قانونی در کنترل این اختلالات نقش دارند.
- شرم اجتماعی و انگزدن میتواند مانع مراجعهٔ بهموقع به متخصص شود.
- درمان جامع، علاوه بر مدیریت رفتار جنسی، بر ایجاد شناخت و پذیرش مسئولیت اخلاقی در قبال دیگران و خود متمرکز است.
زیرشاخههای مهم
- یادگارخواهی (Fetishistic Disorder)
- یادگارخواهی مبدلپوشی (Transvestic Disorder)
- پدوفیلی (Pedophilic Disorder)
- سادیسم جنسی (Sexual Sadism)
- مازوخیسم جنسی (Sexual Masochism)
20. سایر اختلالات روانی (Other Mental Disorders)
- این دسته زمانی به کار میرود که نشانههای فرد به هیچیک از طبقات اصلی با معیارهای کامل تطابق نداشته باشد، اما همچنان اختلال روانی وجود داشته باشد.
- اصطلاح «Other Specified» یا «Unspecified» برچسبهایی هستند که در DSM-5 استفاده میشوند.
- تشخیص در این بخش گاه موقتی است تا ارزیابی دقیقتر انجام شود.
- برخی موارد ممکن است بیمار ترکیبی از علائم چند اختلال را داشته باشد که در طبقهٔ مشخصی جای نگیرد.
- گاهی شرایط بالینی بسیار خاص و کمیاب وجود دارد که بهطور مستقل معرفی نشدهاند.
- این برچسبها نشان میدهند فرد به مداخله نیاز دارد ولی توصیف دقیقتری مطابق طبقات رایج موجود نیست.
- اهمیت دارد که متخصص روانپزشک یا روانشناس بالینی تمام گزینههای تشخیصی احتمالی را در نظر بگیرد.
- ممکن است در آینده، طبقهبندی دقیقتر یا بهروزرسانی DSM، برخی از این موارد را در دستهٔ جدید قرار دهد.
- با پیشرفت تحقیقات، شکل جدیدی از توصیف علائم بهعنوان یک اختلال جدید ثبت میشود.
- در فرآیند تشخیص، ارجاع به این طبقه نشاندهندهٔ نیاز به بررسی و ارزیابی بیشتر است.
زیرشاخههای مهم
- Other Specified Mental Disorder
- Unspecified Mental Disorder
21. اختلالات حرکتی ناشی از دارو و سایر عوارض دارویی (Medication-Induced Movement Disorders and Other Adverse Effects of Medication)
- این گروه شامل اختلالات حرکتی است که در اثر مصرف یا قطع برخی داروهای روانپزشکی یا داروهای دیگر بروز میکند.
- دیسکینزی تاخیری (Tardive Dyskinesia) با حرکات غیرارادی و مداوم (مانند مکیدن، جویدن یا پلک زدن سریع) همراه است.
- پارکینسونیسم ناشی از دارو میتواند به علائمی شبیه بیماری پارکینسون (لرزش، کندی حرکت، سفتی عضلات) منجر شود.
- سندرم نورولپتیک بدخیم (Neuroleptic Malignant Syndrome) یک عارضهٔ نادر اما جدی از داروهای آنتیسایکوتیک است که با تب بالا، سفتی عضلات و بیثباتی خودمختار همراه است.
- آکاتیزیا (Akathisia) احساس بیقراری شدید و نیاز به حرکت مداوم اندامها را دربرمیگیرد.
- قطع یا تنظیم نادرست داروهای روانپزشکی نیز میتواند علائم ترک یا بازگشتی ایجاد کند.
- ارزیابی مداوم وضعیت حرکتی بیمارانی که داروهای ضدروانپریشی مصرف میکنند ضروری است.
- روانپزشک باید با تنظیم دقیق دوز یا تغییر دارو از بروز این اختلالات جلوگیری کند.
- برخی داروهای مکمل (بتابلوکر، بنزودیازپین، داروهای ضدپارکینسون) میتوانند برای کنترل علائم بهکار روند.
- آموزش بیمار و خانواده دربارهٔ عوارض احتمالی داروها و اهمیت پیگیری منظم پزشکی بسیار مهم است.
زیرشاخههای مهم
- دیسکینزی تاخیری (Tardive Dyskinesia)
- پارکینسونیسم ناشی از دارو (Medication-Induced Parkinsonism)
- آکاتیزیا (Akathisia)
- سندرم نورولپتیک بدخیم (Neuroleptic Malignant Syndrome)
22. سایر شرایطی که ممکن است مورد توجه بالینی قرار گیرند (Other Conditions That May Be a Focus of Clinical Attention)
- این بخش اختلال روانی محسوب نمیشود، اما میتواند تأثیر مهمی بر ارزیابی روانپزشکی یا روانشناختی داشته باشد.
- مسائلی مثل مشکلات خانوادگی، تحصیلی، شغلی یا مشکلات مرتبط با فقر و بیخانمانی در این طبقه قرار میگیرند.
- داغدیدگی طبیعی (Normal Bereavement) و واکنش به از دست دادن عزیز نیز ممکن است در اینجا منظور شود.
- رویدادهای استرسزای زندگی مانند ازدواج، طلاق، بازنشستگی یا تغییر شغل در این دسته ذکر میشوند.
- مسائل مرتبط با قربانی یا عامل خشونت (جسمی، جنسی، عاطفی) نیز میتواند در این طبقه مطرح شود.
- مشکلات مهاجرت، تفاوتهای فرهنگی یا تبعیض نژادی از عوامل تنشزا هستند که در ارزیابی مورد توجه قرار میگیرند.
- در برخی موارد، علت ارجاع بیمار ممکن است دقیقاً یک اختلال روانی نباشد بلکه یک بحران یا مشکل ارتباطی باشد.
- مداخلهٔ روانشناختی، مشاوره یا ارجاع به نهادهای حمایتی برای این افراد سودمند است.
- استفاده از این طبقه کمک میکند تا همهٔ ابعاد روانی-اجتماعی فرد در تشخیص و درمان در نظر گرفته شوند.
- ثبت این موارد در پرونده میتواند در برنامهریزی درمان و ارجاع به خدمات اجتماعی نقش داشته باشد.
زیرشاخههای مهم
- مشکلات بینفردی (Relationship Problems)
- داغدیدگی (Bereavement)
- مشکلات تحصیلی یا شغلی
- مشکلات اقتصادی و بیخانمانی
- قربانی یا عامل خشونت
نکته پایانی
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) ابزاری تخصصی است که برای تشخیص و طبقهبندی اختلالات روانشناختی استفاده میشود. هر بخش دارای معیارهای دقیقی است که متخصصان بهداشت روان باید برای تشخیص استفاده کنند. آنچه در بالا ارائه شد، خلاصهای آموزشی است و برای تشخیص قطعی یا برنامهریزی درمان، مراجعه به روانپزشک یا روانشناس بالینی ضروری است.
سایتهای ما :
pooyesh-dar-goftardarmani-karaj.ir
منبع